بررسی BioShock

مقدمه وقتی فرشته نجات می آید)
شرکت Irrational games بعد اینکه توانست در اوایل سال 2000 با خلق بازی به نام system shock 2 خود را مطرح سازد؛ پروژه های بعدی خود را در زمینه بازی مائوس کننده وارد بازار کرد و چندی نگذشت که این شرکت در آستانه سقوط قرار گرفت. این شرکت که تنها امید خود را بازی bioshock میدانست کار بر روی این بازی را در اواخر 2004 شروع کرد ولی به خاطر ضعف های مالی این شرکت سالها نتوانست ناشری برای این بازی بزرگ پیدا کند.بدین جهت تصمیم به لغو این عنوان گرفت که در همین راستا فرشته نجات این شرکت یعنی 2k games با لیسانس استفاده از انجین U3 مسئولیت نشر این بازی را بر عهده گرفت. مدتی بعد بود که در خلال برگزاری نمایشگاه E3 06 این بازی موفق به کسب عناوین:BEST GRAPHIC ENGINE و BEST GRAPHIC شد و بعد از دروی جوایز ارزنده از این نمایشگاه راهی E3 07 شد که باز عناوین گذشته خود را تکرا کرد و با بدقولی چند ماهه سازندگان بلاخره در 21 آگوست امسال منتشر شد تا همگان تلاش 3 ساله Irrational Games را بچشند. بازی که در هفته اول ریلیز موفق به اخذ عنوان پرفروشترین بازی XBOX360 بعد از GOW شد.شاید اگر بازی تنها برای پلتفورم X360 بود می توانست فروش GOW را تکرار نماید.گفتنی است که این بازی بعد از GOW میانگین بالاترین امتیازات را در سالهای اخیر را کسب کرد و سایت 1UP را بر آن داشت تا مقام بهترین بازی تاریخ PC از آن این بازی بداند.
همچنین این بازی را می توان یکی از فرشته های نجات x360 دانست که در ذیل به نقد این ابر شاهکار می پردازیم.
داستان :
بازی در سال 1960 روایت می شود که شما در نقش یکی از پناهندگانی که در خلال جنگ جهانی سوار بر هواپیما قصد ترک کشورش را داشت ظاهر می شوید ؛ و ناگهان بر فراز اقیانوس اطلس هواپیما به دلایلی(که مشخص نیست) سقوط می کند و کاراکتر اول بازی خود را در میان گرداب آب و خاکستر لاشه های هواپیما می بیند که سقوط کرده است. در همین حین معبدی را در کنار خود می بیند و بعد از سوار شدن به ترن ( الزاما دریایی) راهی شهر فوق العاده زیبای RAPTURE می شود.
شهری که در زمان جنگ جهانی در سال 1959 تاسیس شد. مکانی فوق سری برای آزمایش سلاح های بیولوژیک . اوضاع بر وفق مراد بود تا زمانی که ماده ای بنام Adam توسط شخصی بنام Ryan Andrew( مدیر شهر رپتور)کشف شد.ماده ای که استفاده از آن نیروهای مافوق انسانی را به شخص میداد.ولی استفاده بیش از حد از این ماده تمامی ساکنان این شهر رویایی را به انسانهایی نیمه جهش یافته و زامبی تبدیل می کرد. بهتر است داستان بازی را در همینجا تمام کنیم و بقیه داستان را بر عهده خودتان بگذاریم .
آشنایی با Little Sister و Big Daddy
1-دخترانی که در اثر مصرف Adam تغییر هویت داده اند و در بازی به little sister معروفند. اینان کودکانی به هر جسدی میرسند مقدار adam ای که در بدنشان دارند را توسط یک سرنگ خارج میسازند.در واقع اینها عمل پاکسازی را انجام میدهند تا amad بیش از این شیوع نیابد و سایر انسانهای جهش یافته توانایی استفاده از آنان را نداشته باشند.
2- یک روبات در قالب یک زره به نام big daddy!!! این بیگ ددی نوع اول می باشد که بسیار سریع و تند می باشد و فرار از دستش در رخی مواقع تقریبا غیر ممکن می باشد.(اگر دموی آغازین بازی را ببینید به قدرت این نوع بیگ ددی ها پی خواهید برد.)(برای دیدم دموی آغازین در محیط منو قبل start کمی صبر کنید تا ترلیر بازی نشان داده شود) 
3-این بیگ ددی ها در واقع انسانهایی می باشند که در قالب big daddy نمایان می شوند. این بیگ ددی ها نسبت به روبات ها بسیار کند می باشند و تا قبل اینکه متوجه بشود اوضاع از چه قرار است میتوانید کلکش را بکنید.
بعد کشتن محافظان ، حال little sister در اختیار شماست و میتوانید با انتخاب دکمهY و Rescue به او زندگی بخشید و یا با زدن دکمهX و Harvest او را بکشید و ماده ADAM را از قبلش بیرون آورید. اتمام بازی نیز بسته به همین دکمه های Y یا X شماست. با Rescue کردن یا Harvest کردن LITTERLSISTER ها دو پایان متفاوت و خوب و بد را تجربه خواهید کرد. با بدست آوردن خواهران کوچک به شما مقداری آدام داده خواهد شد و با همین مقدار آدام میتوانید از فروشگاهایی بنامGatherers garden مقدارhealth و plasmid و... خود را افزایش داده و یا پلاسمید جدید بخرید.
همچنین با دستگاههای swapgene upgrades میتوانید این پلاسمید ها را تعویض نمائید.
بازی راههای گوناگونی برای کشتن دشمنانتان پیش پای شما می گذارد و اینک تصمیم با خود شماست که با سلاح یا PLASMID دشمنان را از بین برید. 
تمامی دشمنان شما در این بازی انسان ها و دانشمندانی بودند که تغییر ژن داده و تبدیل به MONSTER شده اند. سلاح بازی نیز از تیرکمان دوره رابین هود گرفته تا موشک های رد یاب و تله های انفجاری مدرن کنونی ، بسیار زیبا طراحی شده اند و تعداد آنها نیز مطلوب می باشد. از این جمله می توان به : هفت تیر ایندیا جونزی(pistol) ، مسلسل(machine gun) ، موشک انداز(frage grenade)، شات گان(shotgun) ، ، تیرکمان(bolt) و دستگاه برشته کن(wapalm) اشاره کرد که آزمایش سلاح آخری بر روی دشمنان از همه لذت بخش تر است.یکی از لذت بخش ترین قابلیت های بازی آپدیت سلاح ها می باشد که میتوانید با دستگاهای Upgrade weapenss ارتقا دهید. 
از فروشگاهای ammo vending machine میتوانید مهمات تهیه کنید و یا با دستگاه های invet مبادله کالا کنید که در نوع خود بسیار جالب می باشد.
هوش مصنوعی :
A.I یا همان هوش مصنوعی این بازی یک شاهکار به تمام معنا می باشد. دشمنان شما از خود شما زیرک تر و باهوشترند. برای مثال اگر داخل آب باشید دشمنان شما خود را خسته نمیکنند و با زدن پلاسمید الکتریسیته به آب ، به تماشای جلز و ولز شدن شما می نشینند.
و یا هنگامی که زخمی شدند فرار میکنند و به دنبال دستگاه HEALTH می روند تا جان خود را ترمیم بخشند. شما هم میتوانید همین بلاها را به سر دشمنان خود بیاورید. BIG DADDY ها نیز دست کمی از آنان ندارند و اگر کمترین آسیبی به آنها یا LITTLE SISTER ها بزنید تا آخر مرحله به دنبال شما خواهد آمد وتنها با کشتن شما دست از تعقیب و گریز خواهد کشید. البته فقط بیگ ددی ها نوع اول چنین عمل میکنند. 
با اینکه بازی در حالت 30FPS 720 PIXEL اجرا میشود ولی به شخصه شاهد یکی از نرم ترین کنترل ها در بین بازیهای کنسولی بودم. گیم پلی بازی را میتوان اوج موفقیت در این بازی خطاب کرد. دکمه ها نیز در بازی بسیار خوش دست تعبیه شده و هیچ ناراحتی از این بابت نخواهید داشت. جالب است بدانید اکثریت سایتها امتیاز دهنده به بازی نمره کامل 10 را برای گیم پلی منظور کرده بودند.
گرافیک :
بدون شک همه شما با شاهکاری بنام GEARS OF WAR آشنایی کامل دارید که تا کنون کمر همه حریفان را به خاک مالیده است. مهمترین فاکتور این بازی نیز گرافیک باور نکردنی آن بود. حال چنین گرافیکی را به یک بازی اول شخص تعبیه کنید. چیزی که خواهید دید مطمئنا بازی Bioshock می باشد. گرافیک بازی شاید به GOW نرسد ولی کمتر از آن هم نیست. به نظر من بعد از GOW ،این بازی مقام بهترین گرافیک و افکت ها را در تاریخ بازیهای کامپیوتری دارد. 
بعضی از سایتها قبل از انتشار بازی به این بازی لقب نیمه نقش آفرینی را داده بودند که من همینجا میگویم که فقط نوعی بزرگ نمایی بود. در بازی هیچ Episode با مضمون RPG در بازی وجود ندارد و فقط در ضمن ارتقاع سلاح و خرید و فروش و مبادله کالا میتوان به بازی عنوان rpg داد. ولی در عوض می توان رد پای سبک ماجراجویی را در این بازی دید. 
سبک اصلی بازی ژانر ترسناک می باشد که به نظرم خودم این بازی در مقابل بازیهایی چون FEAR از نظر ترس، مفهومی ندارد.درست است که بعضی وقت ها از ترس درجا خواهید زد ولی به کل چنان ترسناک نمی باشد. 
بازی از نظر درجه سختی در سطح متوسطی قرار دارد. البته در مقابل بازیهایی چون GOD OF WAR باید به این بازی لقب VERY EASY داد.آسان بودن بازی به هیچ وجه نشان دهنده A.I پایین بازی نیست، بلکه این را مدیون گیم پلی منحصر به فرد خود می باشد. 
از ریز نکات بازی می توان به طراحی زیبای محیط ها و شهر RAPTURE اشاره کرد که واقعا چشم نواز است و از حیث مکان های بازی ، هیچ دو محیطی دربازی شبیه هم نمی باشد و همین ارزش تکرار بازی را بالا می برد.
این همه از نکات مثبت بازی گفتیم ، کمی هم از نکات منفیش بگیم. تنها نکته منفی وجود باگهای گوناگون ولی ناچیز هستش. برای مثال هنگامی که برای hack یک دستگاه زیاد طول دهید، صفحه هک به قول خودمانی قاط میزند و یا هنگامی که با پلاسمید یخ ،دشمنان را میخکوب میکنید، جانشان از نو پر می شود.البته اینها بسیار ناچیزند و میتوان بدون توجه به اینگونه باگها ازکنارشان گذشت.همینطور چیزی که من در بازی ندیدم بخشی بنام Multiplayerو
multiplayer onlion بود که یکی از نکات منفی به حساب می آید.البته بخش تک نفره بسیار درگیر کننده ای دارد که مشمول بر 12 مرحله می باشد و اگر به دنبال تمامی آیتم موجود در بازی باشید اتمام بازی 18 ساعت طول خواهد کشید. در غیر اینصورت میتوانید بازی را در 14 ساعت نیز خاتمه بخشید. یکی از نقاط ضعف بازی از نظر من نمردن در بازیست. البته نه اینکه نمیرید، بلکه وقتی health شما تمام میشود صفحه مات شده و دوباره با دستگاهVita chamber که شارژ کننده خون است دوباره به بازی بر میگردید بدون اینکه بمیرید. فقط در صورتی به طور کامل خواهید مرد که بسته های داروییتان بطور کامل تمام ، و خط health به صفر برسد.در اینصورت از دستگاه Vita chamber نیز کاری بر نمی آید که خیلی کم چنین اتفاقی پیش خواهد آمد .
حال میرسیم به Plasmid ها و نکات پایانی این نقد:
در بازی چندین آپگرید وجود دارد که هر یک از آنها ارتقا دهنده یکی از قابلیت هاش شماست که عبارتند از:
Plasmid، physical tonic، Engineering tonic و combat tonic که به ترتیب قدرت جادویی شما، جان شما، قدرت هک دستگاهها و قدرت سلاح ها را افزایش میدهند.
بازی بیشتر از هر چیز دیگری پلاسمید دارد. پلاسمید های بازی عبارتند از: انرژی آتش(incinerate) ، الکتریسیته(Electro bolt) ، نیروی کشیدن اجسام و پرت کردن آنها(Telekinesis) و... که در میان پلاسمید ها این سه کاربرد فراوانی خواهند داشت. 
مقایسه :
اگر موافق باشید بین دو ابر بازی X360 مقایسه ای نیز داشته باشیم.
درست است که این بازی هم مجبور به کمر خم کردن در مقابل بازی GOW می باشد ولی در مواردی بهتر از این بازی می باشد. از آن جمله : 1-توانایی آپگرید کردن سلاح ها و PLASMID ها می باشد که در GOW وجود نداشت.2- طراحی زیبای سلاح ها نسبت به GOW 3- اتمسفر و تدوین حرفه ای تر نسبت بهGOW 4- سیمانتیک بازی که به مراتب بهتر از GOW هست 5- VISUAL EFFECTS این بازی از جمله :افکت های خون و آب و الکتریسیته و... در پله بالاتری از GOW قرار دارد. 
ودر پایان:
Bioshock عنوانی نیست که بشود ساده از کنارش گذشت. بنابراین توصیه می کنم هر بازی در دست دارید زمین بگذارید و به انجام این بازی بپردازید ؛ مطمئنا یکی از بهترین بازیهای عمر خود را تجربه خواهید کرد...با این همه موفقیت هایی که این بازی در دو هفته جاری بدست آورد باید منتظر شنیدن خبر ساخت bioshock2 نیز باشیم. با ما همراه باشید.

بررسی بازی Ghost Recon 2

نام بازی : Ghost Recon Advanced Warfighter® 2 
سبک : Modern Tactical Shooter 
شرکت سازنده : GRIN 
ناشر : Ubisoft 
تاریخ عرضه میلادی : Jul 17, 2007 
عرضه شده بر روی : PC | PS3 | PSP | X360 | WII 
تعداد بازیکنان : 1 بازیکن 
درجه بندی سنی : M بالای 17 سال

نقد نسخه : PC 
- حداقل سیستم مورد نیاز : 

Processor: 
Intel or AMD, 2 GHz 
Operating System: 
Windows XP/Vista 
Memory: 
1024 MB RAM 
Disk Space: 
5 GB 
Graphics Card: 
128 MB DX9.0c compatible card , GeForce 6200 or higher , Radeon 9700 or higher 
Sound Card: 
DirectX 9.0c compatible 
DVD-ROM drive: 
x2 read speed 
DirectX Version: 
9.0c

در زمانی که UBISOFT معروف ترین شرکت در میان بازیکن ها است , Rainbow Six و Ghost Recon و Splinter Cell جز بهترین بازی ها بین بازیکن ها است دیگر بازیکنی نمانده است که نام Thomas Leo Clancy Jr معروف به Tom Clancy به گوشش نخورده باشد. این نویسنده بزرگ در سال 1947 به دنیا آمد و یکی از بزرگترین نویسندگان عصر خود به شمار می آید که بیشتر برای بازی های اکشن می نویسد که او سری بازی های Rainbow Six و Splinter Cell را خلق کرده است. بازی Ghost Recon نیز جز بازی هایی است که او خلق کرده است. 
اولین نسخه بازی, Tom Clancy's Ghost Recon بود که در سال 2001 منتشر شد که سال 2008 رو به نمایش در آورده بود که در آن روسیه و آمریکا به جنگ و جدال پرداخته بودند. 2 سال بعد از این نسخه , Desert Siege منتشر شد که در حقیقت یک نسخه الحاقی بود که در سال 2009 اتفاق می افتاد. در سال های بعد نیز یک سری نسخه برای کنسول های دیگر آمد که معروف ترین آن ها Tom Clancy's Ghost Recon 2 بود که به دلیل این که بسیار بد ساخته شده بود برای PC نیامد و سازندگان بازی از بازیکن ها عذرخواهی کردند و قول نسخه ای برتر برای PC را دادند. 
Ghost Recon Advanced Warfighter® 2 به بازار آمد. این نسخه دارای گرافیکی نسبتا خوب و هوش مصنوعی ای برتر از نسخه قبل بود که به همین دلیل بازیکن ها را به سمت خود جذب کرد. بازیکن باز هم در نقش فرمانده گروه یعنی Michell است و 3 نفر دیگر نیز او را همراهی می کنند. امکانات بازی افزایش پیدا کرده است که معروف ترین آن ها ماشین Mule است که در طول بسیاری از مراحل بازیکن را همراهی می کند. داستان بازی در سال 2014 اتفاق می افتد که در آن گروه Ghost با شورشیان می جنگند که قصد اصلی گروه سرکوب کردن این شورشیان است. 

 

بازی داستان چندانی ندارد ولی کلیات داستان بازی بدین شرح است : 

سال 2014 است. سربازان اینده به جنگی دشوار تر از قبل بر می گردند , جنگی که در مرز جدید آمریکا و مکریکه . گروه Ghost اینبار با لوازم جدید وارد جنگ شدن ولی فقط 72 ساعت برای مقابله با دشمن و جلوگیری از ورود آن ها به خاک امریکا فرصت دارند . این کار که نبرد با گروهیه که به هیچ قانونی پایبند نیستند و برای رسیده به هدفشون هر کاری می کنند کار سختیه که باید توی 1900 مایل بخش مرزی بین این دو کشور انجام بشه و این کار فقط از دست گروه Ghost بر می آید ... 

 

 

بازیکن بیشتر در محیط های کویری و گرم به سر می برد و به همین دلیل سازندگان بازی سعی خود را بر این داشتند که محیطی برای بازی طراحی کنند که به بازیکن حس گرم بودن هوا را منتقل کنند که تا حدودی نیز درکارشان موفق بوده اند . برای مثال وقتی بازیکن در محیط های گرم و طاقت فرسا به دور دست نگاه می کند موج گرما را مشاهده می کند که این نشان دهنده اوج گرما در این منطقه است. 
در بازی وقتی اعضای تیم یا دشمنان می دوند هیچ گونه ردی از خود بر روی زمین باقی نمی گذارند که اگر در واقعیت این اتفاق بیافتد باید گرد و غباری تشکیل شود که نشان دهنده دویدن آن فرد بر روی زمینی است که از شن و ماسه پوشیده شده است و سازندگان بازی این نکته را فقط در فرود و یا پرواز هلی کوپتر ها به کار برده اند _ بازیکن پس از خروج از هلی کوپتر مشاهده می کند که هلی کوپتر باعث به وجود آمدن گرد غباری می شود که نشان دهنده ی وزش باد به وسیله پره های هلی کوپتر است _ . 
نور پردازی بازی چندان هم خوب طراحی نشده است و بیشتر سعی شده که بر روی نور های طبیعی کار شود تا مصنوعی. نور خورشید به صورت زیبایی بر روی ابر هایی که در اسمان است تابیده شده است و چون در بیشتر مراحل بازی خورشید در حال غروب است , بازیکن با نگاه کردن به آسمان متوجه می شود که در یک قسمت آسمان نور خورشید _که تلفیقی از رنگ قرمز و زرد است_ به زیبایی بر روی ابر ها نمایان است ولی سمت دیگر تاریک است . متاسفانه نورپردازی بازی ان قدر ضعیف طراحی شده است که همه اجسام در بازی به صورت کدر به نظر می ایند و به همین دلیل بازی نمی تواند افکت های مربوط به آهن و ... را به خوبی منتقل کند. 

 

در بیشتر مکان های بازی دود وجود دارد. در بازی وقتی نارنجک دودزایی در محیط بسته ای انداخته شود دودی که تولید می کند از سقف آن محل بسته عبور می کند که این یک عیب بزرگ برای بازی است که نشان دهند این است که دود ها حجمی ندارند و طراحی ای ضعیف دارند و یک اشکال بزرگ دیگرش این است که در بعضی مکان ها منبع دود مشخص نیست و بازیکن مشاهده می کند که از دیوار شکسته ای دود بلند می شود ! در مواقعی که تانک ها و یا نفربر های دشمن را نابود می کنید _اگر به صحنه نزدیک باشید_ در یک لحظه صفحه مملو از آتش می شود و سپس بازیکن تانک یا نفر بر را می بینید که ازش دودی غلیظ بلند می شود ولی بعد از مدت کوتاهی , مشاهده می شود که تانک یا نفر آتش گرفته است و فقط دوده رقیقی ازش بلند می شود. 
اگر بازیکن از سلاح های دوربین دار استفاده کند قطعا بر روی لنز دوربین محیط پشت سرش را مشاهده می کند که این یک اشکال است چون سازندگان بازی باید به جای این که از Glass Reflection استفاده کنند باید از Lens Reflection استفاده کنند و محدوده ای که دوربین اسلحه می تواند ببیند را بر روی لنزش منعکس کنند. 
در محیط های وسیعی که در بازی دیده می شود بازیکن متوجه می شود که اجسامی که در دوردست قرار دارند کم رنگ تر و تار تر از اجسامی هستند که در نزدیکش دیده می شوند این افکت _Depth of Field_ در بازی به وضوح دیده می شود ولی وقتی که با دوربین محیط رو نگاه می کنیم قطعا باید _با توجه به فاصله و قدرت عدسی_ محیط رو واضح تر ببینیم ولی سازندگان بازی برای جلو گیری از سنگین شدن موتور بازی این کار را انجام نداده اند. 

 

موتور گرافیکی بازی همان موتور نسخه قبلی بازی است که ارتقاع یافته است. موتور بازی که Modified Unreal Engine V.2.5 نام دارد متاسفانه قابلیت Eye Adaptation را دارا نیست که این یکی از اشکالات بازی است. در کل بهتر بود که ساندگان بازی از موتور پیشرفته تری استفاده می کردند که متاسفانه این کار را نکرده اند. 


در بین بازی مکالمه های کوتاهی بین Michell و همکارانش رد و بدل می شود که برای مثال می توان گفت که وقتی Michell در مکانی ساکت ایستاده است و کاری نمی کند همکارانش جملاتی مانند Talk to me sir و یا Sir ? را به کار می برند که این امر کمک بسیاری به واقعیت جلوه دادن بازی می کند. در بین بازی نیز هر از گاهی Michell با مرکز فرماندهی مکالماتی دارد که در ان ماموریت های جدید خود را دریافت می کند. 
درمورد صدای سلاح ها مطلب خاصی نیست و می توان گفت که همه صدای همه سلاح ها با صدای آن ها در واقعیت یکسان هستند و هیچ اشکالی ندارند. 
موسیقی چنگی به دل نمی زند و بازیکن مشاهده می کند که بیشتر دقایق بازی بدون موسیقی است و وقتی هم که موسیقی ای پخش می شود کمترین ارتباط را با محیط دارد. البته در بعضی مواقع مشاهده می شود که در هنگام جنگ های نزدیک موسیقیه متناسبی _موسیقی تند و بلند_ پخش می شود که باعث بیشتر شدن هیجان در نبرد ها می شود. ولی چون بیشتر بازیکن ها در این گونه بازی ها از سلاح های دوربین دار بیشترین استفاده را می برند بیشتر به سکوت علاقه دارند تا به موسیقی های هیجان انگیز ! 
در کل صداهای موجود در بازی نیاز بازیکن را رفع می کند ولی موسیقی بازی خوب طراحی نشده است. 


شما در آغاز هر ماموریت می توانید اسلحه خود و همکارانتان را انتخاب کنید ؛ همچنین می توانید نوع یاران خود را نیز انتخاب کنید _ SNIPER یا GUNNER و یا ... _. هر نفر به یک اندازه می تواند بار با خود ببرد که شما فقط می توانید به آن اندازه برایشان اسلحه های سنگین و سبک و نارنجک و...تهیه کنید که با خود به میدان نبرد ببرند. در بعضی از مراحل شما می توانید از دو نقطه ماموریت خود را اغاز کنید که به انتخاب خود می توانید بازی را از بخش "A" و یا "B" آغاز کنید. 
در حین بازی ممکن است برای شما یک تانک و یا یک ماشین به نام Mule بفرستند که در بعضی مواقع خیلی به درد شما می خورد . از ماشین Mule می توانید بهترین استفاده را بکنید . زیرا این ماشین در وحله اول برای تامین مهمات شما و افرادتان است و در وحله دوم می تواند به شما کمک کند تا دشمنانتان را از بین ببرید. می توانید پشت این وسیله کمین بگیرید و از ان جا راحت با دشمن مقابله کنید. ویا برای شناسایی منطقه دشمن آن را به منطقه ناشناس بفرستید و به وسیله دوربینی که پشت او نصب شده است منطقه را بررسی و مکان های دشمن را شناسایی کنید تا بهتر با ان ها مبارزه نمایید. 



در طول بازی دستوراتی می توانید به اعضای گروه بدهید که البته یکی از مشکلات بازی این است که دستورات بسیار محدود هستند و به همین دلیل شما نمی توانید انتظار زیادی از ان ها داشته باشید . برای مثال شما میتوانید دستوراتی مانند : برو , حمله , پوشش آتش , بایستید , دنبالم بیایید را به گروهتان بدهید ولی دستوراتی مثل : مکان رو پاک سازی کنید , کنار یک دیگر باشید , یکی از اعضا رو پوشش دهید , منطقه رو بررسی کنید و ... رو نمی توانید به یارانتان بدهید. _در کل به خاطر هوش کم یارانتان در بیشتر جاهای بازی به تنهایی با دشمنان به نبرد می پردازید_ 



به خاطر وسیع بودن مناطق نبرد و وجود دشمنان بسیار , بیشتر گیمر ها سلاح دوربین دار را برای خود انتخاب می کنند زیرا اگر از مسلس ها استفاده کنند قطعا کار بسیار سخت می شود زیرا برای شلیک درست با مسلسل باید به هدف به قدر کافی نزدیک شد که مطمئنا به خاطر هوش بالای دشمنان این کار بسیار سخت خواهد بود. 
دربازی تنوعی وجود ندارد و بیشتر هدف ها هم پاک سازی و یا بمب گذاری است. محیط های بازی یکسان هستند و همه شان در منطقه کویر و در بعضی مراحل در شهر هایی که در این مناطق گرم ساخته شده است به وقوع می پیود. 
در کل بازی دارای گیم پلی ضعیفی است که هر گیمری را خسته و از بازی دل زده می کند . 

هوش مصنوعی دشمنان بسیار بالاست و در حدی است که آن ها از فاصله دور نیز می توانند فرد را هدف قرار داده و از بین برردش ؛ به همین خاطر بازیکن باید به وسیله فکر خود ، به تریقی ان ها را از بین ببرد که کمترین آسیب به خود او و همکارانش برسد که بهترین روش , استفاده از سلاح های دوربین دار است . 
دشمنان از سلاح های مختلفی استفاده می کنند که مهم ترین ان ها سلاح آر پی جی و اسنایپ است , زیرا دشمنان بیشتر با این سلاح ها شما را از بین می برند تا مسلسل های معمولی ! 
یکی از اشکالات بزرگی که در مبحث هوش مصنوعی این بازی وجود دارد, این است که بازیکن مشاهده می کند که افراد تیم ارواح دارای هوش مصنوعی بسیار پایینی هستند که این مسئله سختی کار رو برای گیمر دو چندان می کند . برای مثال بازیکن مشاهده می کند که به افراد تیم دستور داده که به سمت آن دیوار بروند و پشت ان جبهه بگیرند . او مشاهده می کند که بعد از چندین دقیقه 2 نفر از اعضای گروه آمدند و در جای خود مستقر هستند ولی دو نفر دیگر هنوز نرسیده اند ! به همین خاطر به سمت عقب برگشته و مشاهده می کند که ان دو چون به یک دیوار رسیده اند دیگر نتوانستن جلوتر بیایند به همین خاطر بازیکن مجبور میشود که ان ها را به سمت راست یا چپ ببرد و سپس کاری کند که آن ها بفهمند که باید دیوار را دور بزنند !! 



ادوات نظامی دشمن نیز دارای هوش بالایی هستند که در بعضی مواقع بازیکن را متعجب می کند زیرا بازیکن از هر طرفی وارد میدان شود _چه از پشت تانک و چه از دیگر جهات_ لوله تانگ به سمت بازیکن می چرخد و او را هدف می گیرد که این مسئله بازی را بسیار سخت می کند زیرا برای از بین بردن این ادوات باید از سلاح Zeus-MPAR استفاده کرد که این سلاح نیاز به زمانی دارد که روی هدف متمرکز شود به همین خاطر ممکن است در این چند ثانیه ای که اسلحه متمرکز می شود تانک شلیک کند. 



وقتی به گلدانی گلوله ای بر خورد می کند به جای این که در کل بشکند مشاهده می شود که فقط اون قسمت گلوله خورده می شکند و قسمت زیرین گلدون و بالایی اش سالم هست و پس از شکستن قسمت وسطی بر قسمت پایین می افتد. بر خورد گلوله ها به سطح های گوناگون بسیار خوب کار شده است و به صورتی است که جای گلوله در هر سطحی متفاوت است. 



در بازی امکان شلیک به چراغ ها و خاموش کردن آن ها است _که در یکی از مراحل بسیار بدرد می خورد_ ولی در بعضی جاهای بازی مشاهده می شود که هر جقدر شلیک می کنید لامپ از بین نبرد و بعد از 6 – 7 تا شلیک با تفنگ دوربین دار در آخر لامپ می ترکد و خاموش می شود. در موقع شکست اجسام شیشه ای مثل شیشه ماشین ها و شیشه لامپ ها , خورده شیشه های ریزی از آن ها به جای می ماند که ان ها وقتی به زمین می رسند غیب می شوند . 
در بازی آن قدر ها هم نمی شود از فیزیک بازی استفاده کرد مگر در مواقعی که می خواهید وسیله را منفجر کنید تا به وسیله آن دشمنانی که پشت آن پناه گرفتند را از بین ببرید . 



وقتی که یک بازی در مباحث صداگذاری و گرافیک در حد مطلوبی نباشد , تنها بخشی که باعث ارتباط بین بازیکن و بازی مشود هوش مصنوعی بازی است که متاسفانه به خاطر هوش مصنوعی کم یاران میشل این بخش هم چنگی به دل نمی زند. محیط های بازی یکسان هستند و تنها سلاحی که به جمع سلاح های گروه اضافه می شود بعد از بخش اول بازی Zeus-MPAR است که برای از بین بردن ادوات دشمن به کار می رود . به خاطر همین دلایل می توان گفت که بازی GRAW2 از ان بازی هایی است که کمترین ارتباط را بازیکن بر قرار می کند. 


گرافیک و صداگذاری بازی در حد عالی طراحی نشده اند و به خاطر یک نواخت بودن محیط , گیم پلی چندان خوبی نیز ندارد که این ها موجب دلسردی بازیکن از بازی می شود ولی با وجود هوش بالای افراد در نبرد ها شاید گفت که نزدیک ترین عامل بین واقعیت و این بازی هوش بالای افراد دشمن باشد. در کل می توان گفت که اگر سازندگان بازی در ساخت آن تلاش بیشتری می کردند این نسخه خیلی بهتر از GRAW می شد ولی متاسفانه به خاطر کم کاری سازندگان بازی این نسخه کمترین پیشرفت را داشته است. در نتیجه به نظر بنده بازی خوبی برای اوقات فراغت شما نمی باشد ...

داستان کامل بازی Assassin's Creed

بازی جدید تیمی که سری شاهزاده ایرانی: شنهای زمان رو ساختن، به نظر خیلی جالب میاد. یک GTA که در قرون وسطی اتفاق میوفته. پس از عرضه بازی شاهزاده ایرانی، این بار یک بازی شیک، عبوس، زیبا و اصیل رو می بینیم. این بازی با آزادی حرکت زیاد، انیمیشن خارق العاده، هوش مصنوعی غیرقابل باور و اندازه جزئیاتی که تا به حال توی هیچ بازی دیگه ای ندیدیم.
برای یک اشاره کوتاه در مورد بازی؛ Assassin's Creed در اولین لحظه ما رو به یاد بازیهای اخیر میندازه. انیمیشن بسیار روان و کارکتری با قدرت مانور بالا مثل شاهزاده ایرانی. اتفاقاتی در قرون وسطی و روشهای مختلف انجام ماموریتها(Open-Ended) مثل Oblivion. داشتن محیط بزرگ و دید وسیع از شهر مثل Tom Clancy's Ghost Recon Warfighter. خاطره ای شبیه آنچه در Thief داشتیم فقط به خاطر مخفی بودن و کاردانی کارکتر اصلی. و بالاخره شهری بزرگ برای گشتن مثل آنچه که در Grand Theft Auto دیده ایم. ولی با این حال این بازی تقلید از هیچیک از این بازیها نیست. این بازی ممتاز، با کار خوب در جلوه های بصری و یک سورپرایز است.

داستان
بازی در سال 1191 میلادی (زمان رخ دادن سومین جنگ های صلیبی بین مسلمانان و مسیحیان) و در منطقه ای بین امپراطوری LionHeart-King Richard (ریچارد شیردل) و دیوارهای اورشلیم رخ می دهد. Assassin در لغت به معنای آدمکش است اما نام بازی از معنای آدم کش گرفته نشده است. بازی داستان*های گروه حشاشین را روایت می*کند. حشاشین نام گروهی از مسلمانان شجاع است که می خواهند با به قتل رساندن سران اصلی جنگ به این جنگ پایان دهند، خصوصیت بارز افراد این گروه این است که برای اثبات وفاداری خود یک انگشتشان را قطع کرده و به جای آن خنجری قرار می دهند که بسیار کار آمد است. در حال حاضر سینان (Sinan) فرمانده اصلی این گروه است و قصد دارد با کشتن نه فرد که عامل اصلی ایجاد این جنگ خونین هستند به جنگ پایان دهد و دنیا را در صلح و صفا ببیند. برای این کار او الطیر( معنای فارسی: شاهین پرنده) را مامور می کند و الطیر نیز که به دنبال کسب شهرت است این ماموریت مهم را قبول می کند. البته دیگر اعضای این گروه نیز در این راه الطیر را همراهی می کنند. Jaye Ramond در مصاحبه خود اعلام کرده است که این گروه تنها نام قاتلین مسلمان را به دوش می کشند و دارای عقاید خاص خود هستند.

هوش مصنوعی
مطمئنا یکی از جذاب ترین قسمت های Assassin's Creed قسمت هوش مصنوعی خواهد بود.در این قسمت روزنه هایی از هوش مصنوعی نسل آینده را می توان دید که به طریق مختلف می تواند بر روی Gameplay بازی تاثیر بگذارد.در نمایشگاه X06 برای اولین بار از Gameplay بازی پرده برداری شد و هوش مصنوعی،یکی از عواملی بود که باعث شد این بازی یک نمایش بسیار خوب در این نمایشگاه داشته باشد.
تقریبا تیم طراحی به ریزترین نکات هوش مصنوعی توجه کرده و به خوبی توانسته اصل "عمل و عکس العمل" را در بازی پیاده کند ولی با این تلاش باز هم در بعضی مواقع شخصیت های غیر قابل بازی (NPC) حرکاتی غیر عادی از خود نشان می دهند که با توجه به زمان باقی مانده تا زمان انتشار می توان انتظار داشت که این مشکلات نیز مرتفع شوند.
همانطور که گفته شد در قسمت هوش مصنوعی اصل"عمل و عکس العمل" به خوبی شبیه سازی شده است و دلیل حضور هوش مصنوعی در بازی ها پیاده سازی همین اصل هست ولی بار ها و بار ها دیده شده است که از این قسمت به سادگی گذر شده و توجه چندانی به آن نشده است.در Assassin’s Creed مردم شهر تمام وقت به رفتار Altair توجه می کنند و او را زیر نظر دارند.از حرکات غیر منتظره Altair می ترسند و با حضور او در مجمع خود نگران می شوند.مثلا در صحنه ای که Altair با اسب به شهر وارد می شود مردم از ترس بر خورد نکردن با اسب خود را عقب می کشند و با پیاده شدن Altair از اسب به راه خود ادامه می دهند.
مردم در حالی که Altair در میان آنها حضور دارد تا وقتی که حرکتی مشکوکی از او سر نزند به زندگی عادی خود ادامه می دهند.در صحنه ای که Altair از میان مردم در بازار شهر عبور می کند مردم هیچ عکس العملی نسبت به او ندارند.امّا وقتی یکی از مردم با ضربه Altair به زمین می خورد،دیگران از او دوری می کنند و به صورتی خصمانه به او نگاه می کنند.
یکی از مهمترین مشکلات هوش مصنوعی بازی در این قسمت به وضوح دیده می شود این است که مردمی که از Altair دوری می کنند تا جایی که می توانند سر خود را به طرف Altair بر میگردانند و به اون نگاه می کنند که در پاره ای از مواقع بسیار غیر واقعی جلوه می کند و قدرت هوش مصنوعی این بازی را زیر سوال می برد.
وقتی که Altair می دود مردمی که در سر راه او قرار دارند سعی می کنند که بایستند و خود را از سر راه او دور کنند تا صدمه ای نبینند و کسانی هم که در گوشه کنار کوچه حضور دارند حرکات او را زیر نظر می گیرند.وقتی Altair از ساختمانی بالا می رود، مردم کوچه و خیابان ها با دیدن او تعجب می کنند و او را با دست به یکدیگر نشان می دهند و صبر می کنند تا عاقبت کار را تماشا کنند.
شاید در بعضی مواقع مردم به او مشکوک شوند و مراتب را به ماموران محافظ شهر گزارش دهند و آن وقت است که باید خودتان را برای رویارویی با ماموران حفاظتی شهر آماده کنید.
Altair نمی تواند مثل Sam Fisher در سایه ها مخفی شود و در موقعیت مناسب به هدف خود برسد.او باید با استفاده از عوامل محیطی به هدف خود نزدیک شود.شاید بهترین راه برای رسیدن به هدف مخفی شدن در میان مردم باشد.اما به دلیل بالا بودن هوش مصنوعی ماموران حفاظتی،اگر او بخواهد در قالب پنهان شدن در میان مردم و رسیدن به هدف خود عمل کند خیلی زود شناسایی می شود.پس باید بهترین گروه مردم که از لحاظ ظاهری شباهت زیادی به Altair دارند انتخاب شوند که از این میان کشیش های کلیسا به دلیل پوشیدن لباس سفید ظاهری شبیه به او دارند و به راحتی در قالب کشیش های کلیسا می توان به هدف خود نزدیک شد و به عبارتی هوش مصنوعی بازی را به اشتباه انداخت.
زیبا ترین صحنه بعد از کشتن مقتول در میدان اصلی شهر "عکس العمل" مردم نسبت به حادثه است.به نظر شما عکس العل عادی نسبت به مسئله چیست؟ بهترین گزینه در این مواقع در غریزه انسان "فرار" است که مردم به خوبی این غریزه را به مرحله اجرا در می آورند. آنها با تمام توان می دوند تا خود را از Altair دور کنند تا خود را از مرگ احتمالی نجات دهند.بعضی از مردم نیز خود را بر سر راه Altair قرار می دهند تا شاید بتوانند او را دستگیر کنند و از حکومت برای دستگیری او پاداش دریافت کنند.
بهترین راه فرار برای Altair خروج از دروازه شهر است ولی باز ماموران حفاظتی در مقابل عمل Altair یک عکس العمل خوب نشان می دهند و دروازه را میبندند و او را محاصره میکنند.حال وقت مبازه است.
همانطور که ملاحظه می فرمایید مردم و ماموران محافظتی بهترین عکس العمل را در مقابل عمل Gamer نشان می دهند و شاید در یک محیط با شرایط مختلف، تصمیمات مختلفی را اتخاذ کنند.در مجموع یکی از نقاط قوت Assassin’s Creed هوش مصنوعی فوق العاده عالی آن است که نوید یک بازی بسیار منطقی را می دهد که نمیتوان به راحتی در محیط آن ریسک کرد.گرچه در هوش مصنوعی بازی نکاتی منفی دیده می شود ولی می توان منتظر ماند تا چند ماهی که به انتشار بازی مانده است نقیصه های هوش مصنوعی برطرف شود و این قسمت بازی به یکی از رویایی ترین هوش مصنوعی های استفاده شده در بازی ها تبدیل شود.
تا به حال مشخص شده است که در هوش مصنوعی Assassin's Creed بر روی X360 از حالت خاصی استفاده می شود که در نهایت نتیجه هوش مصنوعی تمامی Platform یعنی PS3-PC-X360 یکی است.در “UbiDay” نیز مشخص شد که Engine بازی می تواند به صورت هم زمان 150 نفر با هوش مصنوعی های مختلف کنترل کند.که این خبر خوبی برای قسمت هوش مصنوعی بازی باشد.
فیزیک
مانند دیگر قسمت های بازی،به سختی می توان از این این قسمت اشکال گرفت،ولی هنوز اطلاعات خاصی از فیزیک بازی منتشر نشده است. در این قسمت، آن چیز هایی را که ما در تریلر ها دیده ایم و در خبر ها خوانده ایم را برای شما تشریح می کنیم.
جالبترین قسمت فیزیک بازی را می توان به برخورد های فیزیکی که میان Altair و مردم انجام می شود نسبت داد.برخوردها بسیار طبیعی طراحی شده است و شدت برخورد ها در صحنه های مختلف فرق میکند.Altair وقتی از میان عده ای از مردم عبور می کند دست خود را بر روی شانه مردم می گذارد تا راه را برای خود باز کند.او می تواند مردم را با دست طرفین پرتاب کند و راه را برای خود باز کند یا دشمنان را از سر را بردارد.یک از نکات جالب در نمایش بازی در نمایشگاه X06 صحنه ای بود که Altair شخصی را به طرف یک دخمه که برای فروش مواد غدایی بود پرتاب کرد.در عین تعجب آن شخص به زمین نخورد بلکه به شدت به ستون آن مغازه برخورد کرد و سپس به زمین افتاد.
Altair میتواند اشیاء چوپی مانند ستون ها را با استفاده از ضربه شمشیر تخریب کند و راه را برای تعقیب کنندگان ببندد.یکی دیگر از بهترین قسمت های فیزیک بازی نحوه برخورد شمشیر ها و عکس العمل بدن های شخصیت ها نسبت به ضربه است.هر کسی که قدرت ضربه اش بیشتر باشد می تواند با استفاده از این قدرت تعادل دشمن را به هم بزند و در موقعیت مناسب ضربه دوم را وارد کند.حتی این به هم ریختن تعادل می تواند باعث سقوط شخصیت ها از روی ساختمان ها به روی زمین شود.
همانطور که اشاره شد اطلاعات چندان زیادی از فیزیک بازی در دسترس نیست ولی به محض مشخص شدن اطلاعات بیشتری از فیزیک بازی آن را به اطلاع شما خواهیم رساند.تمام چیزی که قبل از E3 می توانیم برای شما بگوییم این است که قرار است بازی از فیزیک عالی بهره ببرد که نمونه هایی از این فیزیک عالی را در سطر های بالا توضیح داده ایم.

شخصیت پردازی (طراحی شخصیت و خصوصیات الطیر)
شخصیت پردازی یا به عبارت دیگر طراحی شخصیت در بازی Assassin's Creed در نقطه اوج خود قرار دارد به طوری که هنگامی که در شهر قدم می زنید همه ی مردم دارای صورت های خاص خود هستند. الطیر می تواند یک انسان کاملا وحشی باشد و به تمام مردم شهر حمله کرده و آن ها بکشد زیر بازی Open-World نیز هست ، اما این کار غلط ترین کار ممکن به حساب می آید زیرا مردم می توانند پشتوانه الطیر باشند و اگر او آن ها را بکشد مردم نه تنها از او حمایت نمی کنند بلکه مکان او را نیز به مامورین لو می دهند. الطیر دارای توانایی های بسیار بالایی است او از دیوارها بالا رفته ، از روی سقف ها به سقف دیگر می پرد ، خود را بین مردم مخفی می کند، اسب براند و ... . فاصله بین دمشق و اورشلیم چیزی در حدود 130 مایل (203 کیلومتر) است و از آن جایی که بازی دارای سیستم شب و روز دینامیک است الطیر می تواند چه در تاریکی شب و چه در روز و زیر آفتاب سوزان این مسافت طولانی را با پای پیاده و یا اسب بپیماید. نمای ظاهری الطیر بگونه ای است که هیچ وقت به طور کامل صورت او دیده نمی شود زیرا غالبا کلاه خود را بر روی صورتش انداخته تا شناسایی نشود او از این روش برای مخفی نگه داشتن خود به نحوه احسنت استفاده می کند به طوری که در یکی از تریلرها مشاهده می شود ماموران دنبال الطیر کرده اند و او سر خود را پایین انداخته و بین کشیشان کلیسا خود را مخفی می کند. خنجر الطیر نیز سلاح اصلی اوست که به کمک آن هر کسی را که بخواهد می کشد البته حرف های نیز در مورد سیستم جلو و عقب بردن زمان در بازی شنیده می شود که اطلاعاتی از آن در دست نیست.



گرافیک

بازی هایی که توسط UBI Soft عرضه میشوند معمولا از گرافیک و جلوه های بصری بالایی بهره مند هستند و در کمتر بازی شاهد گرافیک پایین هستیم.
بازی Assassin's Creed یکی از نوآورانه*ترین بازی*های نسل بعد به شمار می*رود. چرا که طبق وعده سازندگان در Assassin's Creed همه چیز متفاوت و واقعی است. بازی از نظر گرافیکی یک شاهکار تمام معناست.
دقت در طراحی و جزئیات بازی شما را مبهوت می*کند. حتی برای طراحی یک ساختمان مدت ها وقت صرف شده تا نسبت به ساختمان های دیگر تفاوت و جود داشته باشد و شما با طی کردن مرحله هیچ شباهتی را احساس نکنید و پی در پی تازگی و تنوع را احساس کنید و ببینید.

در کل میتوان گفت طراحی های بازی بسیار دقیق هستند و هیچ انتقادی بر آنها وارد نیست.
اگر Oblivion را بازی کرده باشید، حتما می*دانید که محیط*های وسیع Oblivion تابه*حال در کمتر بازی*ای مشاهده شده. اما شما در Assassin's Creed چیزی فراتر از آن را خواهید دید. در Assassin's Creed هیچ محدودیتی وجود ندارد و شما به هر قسمت شهر که بخواهید دسترسی دارید. محیط بازی آنقدر وسیع است که با یک بار بازی کردن نمی*توانید تمام قسمت*های شهر را ببینید.
هر کدام از شخصیت*های بازی چهره*ی مخصوص به خود را دارند و بسیار کم پیش می*آید که شما یک چهره را دوبار در بازی ببینید. البته این موضوع در اکثر بازی*های نسل بعد به چشم می*خورد.
نور*پردازی بازی بسیار خیره*کننده است. نور خورشید نسبت به شکل،* اندزه و حالت هر جسم بر روی آن تاثیر می*گذارد. همچنین بازتاب* نور و سایه*ها کاملا مطابق با قوانین بازتاب نور طراحی شده*اند.
علاوه براین، عکسهای منتشر شده از بازی نشان می*دهند که همانند بازی Riddick سایه*ی Altair نیز جلویش نقش می*بندد و با حرکت کاراکتر سایه او نیز تغییر خواهد کرد.
دیوارهای بلند مانع نفوذ نور خورشید به داخل کوچه*ها میشوند، شما از کوچه*ی تاریکی عبور می کنید و با رسیدن به میدان شهر و محوطه*ای باز نور خورشید را مجددا مشاهده می*کنید.
تمامی این موارد نشان از توجه سازنده*ها به نورپردازی در بازی دارد.
نکته جالب دیگر در گرافیک بازی نوع پوشش مردم شهرها است که نشان*گر آداب و رسوم اعراب در گذشته است. تیم سازنده حتی برای طراحی لباس*های مردم هم وقت زیادی را صرف کرده و لباس*هایی کاملا واقعی که در هنگام حرکت و یا وزش باد تغییر حالت می*دهند را خلق کرده است.
متریالها و تکستچرهای به کار رفته در بازی هم جای تحسین دارند طوری که جلوه ی قرون وسطی و جنگ های صلیبی را به زیبای به تصویر کشیده اند.
طراحی کاراکترهای بی شماری در بازی وجود دارد برای مثال چهره فروشنده های شهر هرکدام با شکل و شمایل خاصی طراحی شده اند و دیگر مثل بعضی از بازیها یک سری کاراکتر شبیه به هم کنار هم قرار ندارند بلکه به ریز ترین نکات در بازی اشاره شده و از تکرار کاراکترها در بازی به شدت خوداری شده است . فضای وهم آلود و گرم شهرهای بازی زیبای خاصی را دارد که شما را به دنیای دیگری می برد دنیای که شما در آن با فرهنگ و عقاید و جنگهای آن زمان آشنا می سازد .

افکت های ضربه شمشیر و چاقو جای تحسین دارد به طوری که اصابت هر ضربه به هر نقطه از بدن باعث بروز خونریزی و پارگی میشود!
یکی دیگر از نکات قوت بازی ناپدید نشدن اجساد در بازی است! در اکثر بازیها حتی بازیهای جدید گیمرها از این موضوع رنج می برند که اشخاص در صورت مردن سریع ناپدید می شوند که بازی را غیر طبیعی میکند.اما در Assassin's Creed این قانون وجود ندارد و حتی ساعت ها بعد از قتل جسد بر روی زمین میباشد.

صداگذاری
معمولا در بازی هایی که بر هر نحوی تمی از بازی های مخفی کاری دارند صدا آیتم بسیار مهم و حیاتی است و بازی باید از بهترین سیستم صداگذاری بهره مند باشد ، خوشبختانه Assassin's Creed در این زمینه نیز بسیار عالی عمل کرده و از سیستم Dolby Digital 5.1 استفاده می کند و این نوید یک صداگذاری عالی برای بازی را می دهد. موسیقی بازی نیز کاملا حال هوای قرن 12 و قرون وسطا را می دهد و حس بازی در نقش یک قاتل مخفی را به شما القا می کند.
تمامی بخش های صدا گذاری بازی تک تک رکورد شده اند از موسیقی متن گرفته تا شکستن شیشه های مختلف...
در این بازی شاهد وجود بسیاری اسب هستیم که برای برداشت صدا از اسب واقعی در تکسچر های مختلف صدابرداری شده و در بازی عینا بدون اضافه کردن افکت بارگذاری شده است.
این نمونه بسیار کوچکی از قدرت صداگذاری بازی میباشد.